سرویس سیاست مشرق - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** عبدی: قتل طلبه همدانی بخاطر بازتولید اوباش در مناسک دینی است!
«عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه اعتماد با عنوان «ریشه اوباشگری» نوشت: «ترور یک روحانی در همدان از سوی اوباش اتفاقی مهم بود که باید مورد توجه کافی قرار گیرد. ریشهیابی این ترور ناجوانمردانه اهمیت دارد. هرچند قصد ندارم که هر اتفاقی را به سرعت به پای بخشی از جناح اصولگرا بنویسم، ولی در این مورد خاص و به علل گوناگون مجبوریم که چنین اتهامی را متوجه آنان کنیم. به ویژه آنکه انحراف رفتاری این جماعت در حمایت ضمنی از فرهنگ الوات و به کارگیری آنان در حذف دیگران و نیز همراهی آنان با مناسک دینی موجب شکلگیری یک فساد عجیب و غریب رفتاری شد که اکنون اثرات خود را نشان میدهد».
عبدی در ادامه نوشت: «جماعت اوباش ابتدا خود را در قالب تجمعات به ظاهر دینی و مناسکی بازتولید کردند. سپس ادبیات آنان وارد ادبیات رسمی نیز شد. ادبیاتی رسمی که در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ رایج بود، بازتابی از این فرهنگ بود. بعد کمکم از حاشیه به متن وارد شدند».
عباس عبدی که پیش از مدعی شده بود که باید همانند دوره شاه با مسئله مشروب خواری برخورد کنیم! و باید همانند برخی کشورهای اروپایی، استعمال مواد مخدر را کاملاً آزاد کنیم! حالا مدعی شده است که قتل طلبه همدانی، ریشه در بازتولید اراذل و اوباش در مناسک دینی دارد!
عبدی و برخی دیگر از فعالین اصلاح طلب بارها تاکید کردهاند که مسأله اصلی آنان، جاده صاف کنی برای «جدایی دین از سیاست» است. این طیف در همین راستا، هر اتفاقی را بهانهای میکند تا درباره دین و مناسک دینی به سیاه نمایی بپردازد.
مقصر اصلی اتفاق تلخ حمله و قتل طلبه همدانی همان جماعتی است که برای آزادی مشروب خواری و آزادی استعمال موادمخدر و بی در و پیکر بودن فضای مجازی یقه میدرد.
** ابتکار: برای شکوفایی اقتصادی، باید کینه از آمریکا را رها کنیم!
روزنامه ابتکار در یادداشتی با عنوان «توسعه بدون جنگ» نوشت: «روابط ایران و آمریکا این روزها در اوج اختلاف قرار گرفته و ترامپ از هیچ اهرمی برای فشار روی دولت و مردم ایران کوتاهی نمیکند. در این بین اگر چه آمریکا مانند گذشته نمیتواند اجماع جهانی علیه کشورمان برای سلطهگری بیحدوحصر خود ایجاد کند اما با این حال اثرات اقتصادی این دشمنی بر مردم عینیتر از گذشته شده است».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «استفاده از تجربیات سایر کشورهایی که امروز به لحاظ اقتصادی در وضعیت مطلوبی قرار گرفتهاند میتواند به عنوان الگوی توسعه بررسی شود. کشور مالزی قبل از دوران اخیر تحت استعمار انگلیس اداره میشد؛ اما زمانی که ملت مالزی تصمیم گرفت از یوغ استعمار رها شود، بر احساسات و کینههای خود غلبه کرده و با نوعی عقلانیت و تعادل راهی متفاوت از سایر ملل در پیش گرفت…"ماهاتیر محمد" نخستوزیر مالزی که او را باید معمار اقتصاد شکوفای این کشور نامید؛ در این باره چنین میگوید: "…ما استقلال خود را از طریق مذاکره به دست آوردیم؛ بنابراین به کارمندان عالیرتبه بریتانیا اجازه دادیم تا زمانی که مردم ما تحت آموزش هستند در پستهای خود باقی بمانند».
ابتکار در ادامه تاکید کرد: «به این ترتیب آنها از همان استعمارگران حرفهها و فنون مختلف را آموختند و خود را برای اداره کشور آماده کردند تا زمانی که استقلال کامل به دست آوردند به دردِ چه کنم دچار نشوند. این شیوه رفتاری که نشانی از عقلانیت و البته دوری از هیجانهای مخرب دارد توانست کشور مالزی را در مسیر توسعه تکاملیافته قرار دهد».
طیف اصلاح طلب که تجربه مذاکره و توافق با آمریکا تحت عنوان برجام در دولت باراک اوبامای مؤدب! و باهوش! و عهدشکنی آمریکا- هم در دولت اوباما و هم در دولت ترامپ- را دارد، این تجربه عبرت آموز را سانسور کرده و به مخاطب آدرس غلط میدهد. این طیف مدعی است که باید با الگوگیری از مالزی، از آمریکا کینه به دل نگیریم و اگر چنین رفتار کنیم، پیشرفت اقتصادی و توسعه پیش روی ماست!
رهبر معظم انقلاب -۱۸ آبان ۸۵ - فرمودند: «ماهاتیر محمد نخستوزیر سابق مالزی- که بسیار هم آدم پرکار و دقیق و جدی و پایبندی بود- به تهران آمد، به دیدن من هم آمد؛ همان اوقات بود که تحولات گوناگونی در آسیای شرقی اتفاق افتاده بود؛ در مالزی، اندونزی و تایلند و زلزله اقتصادی به وجود آمده بود. همین سرمایهدار صهیونیستی و بعد سرمایهدارهای دیگر، با بازیهای بانکی وپولی توانستند چند تا کشور را به ورشکستگی بکشانند. در آن وقت ماهاتیر محمد به من گفت: من فقط همین قدر به شما بگویم که ما یک شبه گدا شدیم! البته وقتی کشوری وابستگی اقتصادی پیدا کرد و خواست نسخههای اقتصادی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول را عمل بکند، همین طور هم خواهد شد».
یک سؤال، معمر قذافی که تمام اقتصاد خود را به حراج آمریکا و انگلیس گذاشت تا آنجا که تونی بلر-نخست وزیر وقت انگلیس- او را با اسم کوچک صدا میزد، آیا لیبی را از گزند آمریکا حفظ کرد یا به طمع بیشتر انداخت؟!
** آرمان: روحانی بدشانس نیست، بی تدبیر است!
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «آیا حسن روحانی بدشانس است؟» نوشت: «میگویند رئیسجمهور روحانی بدشانس است. ترامپ، سیل، زلزله و ملخ همه از نشانههای بدشانسی حسن روحانی است! اما آیا واقعاً میشود سرنوشت یک کشور را به شانس گره زد؟ نه؛ اداره کشور هیچ ارتباطی با شانس ندارد. امور تنها با تدبیر و عقلانیت اداره میشود و بهسمت پیشرفت حرکت میکند…شانس هیچ جایی در ایفای وظیفه دولتمردان ندارد. نهتنها روحانی بلکه هر رئیسجمهور دیگری هم دچار این حوادث میشد، نمیشد او را بدشانس نامید. لطفاً بیتدبیری را بدشانسی ننامیم».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «بهتر است بهجای اینکه با صفتهایی مانند بدشانس، بهدنبال پاککردن صورت مساله باشیم، از امروز بهدنبال راهکارهایی باشیم که دیگر شاهد حوادث این چنین نباشیم».
گفتنی است در روزهای گذشته روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد در گزارشی با عنوان «بدشانسترین رئیسجمهور» نوشته بود: «با توجه به سلسله رخدادهایی چون زلزله، ناآرامیهای دی ماه، بازگشت تحریمها، استیضاح چند تن از وزرای روحانی به عنوان یاران نزدیک رئیسجمهور و وقوع سیل و بحران ملخ، باید گفت که دولت روحانی بدشانسترین دولت در تاریخ ۴۰ سال اخیر جمهوری اسلامی بوده است».
روزنامه اصلاح طلب آرمان، ضمن انتقاد به رفتار غلط همقطاران خود در سرپوش گذاشتن بر قصور و تقصیرهای دولت روحانی، تاکید کرده است که ریشه مشکلات کشور، بی تدبیری و سوءمدیریت است و نه شانس و اقبال.
متاسفانه طیف اصلاح طلب و بخشی از بدنه دولت با انداختن تقصیرها به گردن «دولت قبل»، «دولت پنهان»، «تحریم» و حالا «شانس و اقبال»، از پذیرش مسئولیت وضع موجود شانه خالی کرده و از ارائه گزارش عملکرد و اجرایی کردن وعدهها طفره میرود.